به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ از آغاز یکی از شعارهای اصلی دولت سیزدهم «منطقه گرایی» و افزایش سطح تعاملات و «روابط با همسایگان» بود. بهطور مثال این موضع را میتوان در سخنان سید ابراهیم رئیسی در مراسم تحلیف خود به تاریخ چهاردهم مردادماه یافت که مورد استقبال مقامات خارجی نیز قرار گرفت. هر 2 سفر خارجی رئیس جمهور در 100 روز اول دولت نیز در همین راستا ارزیابی میشود. اولین سفر وی در اواخر شهریورماه به دوشنبه پایتخت تاجیکستان انجام گرفت که عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای را بههمراه داشت. عشقآباد نیز دومین مقصد سفرهای خارجی رئیسی در قالب شرکت در نشست سران سازمان همکاری اقتصادی اکو بود.
در خصوص عضویت دائم ایران در پیمان شانگ های میتوان گفت عوامل مختلفی از جمله بهبود مناسبات ایران و تاجیکستان، امضای قرارداد همکاری ۲۵ سالۀ ایران و چین، فراهم شدن مقدمات قرارداد جدید همکاریهای ۲۰ سالۀ ایران و روسیه و تأکید دولت جدید ایران بر سیاست نگاه به شرق و اولویت روابط با کشورهای همسایه و آسیایی موجب شد وضعیت ناظر و بدون حق رأی ایران در سازمان همکاری شانگهای پس از ۱۶سال تغییر پیدا کند. با این اتفاق به احتمال فراوان در سالهای آتی زمینۀ مناسب جهت تقویت روابط با کشورهای عضو شانگهای از جمله چین، روسیه، هند و کشورهای آسیای مرکزی فراهم خواهد شد.
در سمت دیگر برخی از تحلیلگران سازمان همکاری های اقتصادی (اکو) را سازمانی شکستخورده میدانند که نتوانسته به اهداف خود دست یابد. با اینکه با مرور عملکرد سازمان مذکور این گزاره غلط به نظر نمیرسد؛ اما تحولات بینالمللی در دهۀ اخیر باعث گردیده تا ظرفیتهای جدیدی در ادامۀ راه اکو به وجود آید. مهمترین مسئله، ابتکار «یک کمربند یک راه» چین معروف به راه ابریشم جدید است. در این مسیر اکثر کشورهای عضو سازمان اکو حضور دارند. در کنار این، اصلیترین کشورهای اکو یعنی ایران، ترکیه و پاکستان نیز در رویکردهای جدید به منطقهگرایی اهمیت بیشتری دادهاند. منطقهی آسیای مرکزی یک هدف مهم برای هر سه کشور است. بنابراین برخلاف سابقۀ سالهای گذشتۀ سازمان اکو، عموم برآوردها از آیندۀ این سازمان مثبت میباشد.
یک قرارداد و چند نکته
مذاکراتِ دوماهه تجارت گاز ایران با ترکمنستان و آذربایجان، سرانجام به امضای قرارداد سوآپ (معاوضه) از خاک ایران منجر شد. در دیدار رؤسای جمهور ایران و آذربایجان در حاشیه اجلاس سران اکو، وزیران نفت دو کشور قرارداد سوآپ گاز از ترکمنستان به آذربایجان از طریق خاک ایران را امضا کردند. بر اساس این قرارداد، سالانه یکونیم تا دو میلیارد (روزانه 5 تا 6 میلیون) متر مکعب گاز از طریق خاک ایران، از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان منتقل میشود. در باب اهمیت این قرارداد به چند مورد میتوان اشاره کرد:
1- مهمترین جنبۀ اهمیت این قرارداد، احیای رابطه با کشور ترکمنستان است. روابط دو کشور در سالیان اخیر با چالش هایی جدی روبرو بود. در دورۀ عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، غفلت تاریخی از همسایگان و عملکرد فاجعهبار سیاست خارجی منطقهای دولت، دامنگیر روابط تهران با عشقآباد نیز شد و شماری از چالشها بر فرصتهای موجود در مناسبات دو و چندجانبه غلبه یافت. مسئولین دولت گذشته خود را مدعی دانش دیپلماسی میدانستند و در رأس آنها بیژن زنگنه، وزیر نفت سابق به جای سیاست ترمیم رابطه با این کشور همسایه، راه تعمیق اختلافات را در پیش گرفت. با این حال در دولت سیزدهم به نظر میرسد نگاه به همسایگان و البته توسعه مناسبات با ترکمنستان مجدداً به صورت راهبردی در دستور کار قرار گرفته است. اهمیت ترکمنستان برای ایران، یکی بازار مصرف این کشور برای کالاهای ایرانی و دیگری دروازۀ ورود کشورمان به منطقه آسیای مرکزی است. همچنین ترکمنستان در زمینۀ ترانزیت انرژی نیز اهمیت دارد و میتواند منافع بسیاری برای ایران به ارمغان آورد.
2- همچنین به طور کلی گسترش دیپلماسی گاز و انعقاد قراردادهای واردات، سوآپ و ترانزیت گاز میتواند تضمینکننده منافع سیاسی و اقتصادی کشور در بلندمدت باشد. این قرارداد میتواند شروعی باشد تا ایران جغرافیای کم نظیر خود را در اختیار کریدورهای بین المللی بگذارد و از مزایای بیشمار آن بهرهمند گردد. فشار آمریکا به کشورهای اطراف ایران باعث شده بود تا کریدورهایی شکل گیرد که در آن ایران دور زده می شود. خط لوله تاپی نمونه ای از این کریدورهاست که میخواهد گاز ترکمنستان را با عبور از افغانستان به پاکستان و هند برساند. با وجود اینکه مسیر ایران برای این منظور بسیار مناسبتر است. با اینحال در نهایت، مزیت جغرافیایی ایران بر تمام فشارها غلبه خواهد کرد و قرارداد سوآپ اخیر نشانه ای از این موضوع می باشد. طی سالهای اخیر هم قراردادهای کوتاهمدتی به منظور سوآپ گاز ترکمنستان و آذربایجان بسته شد؛ ولی برتری این قرارداد نسبت به گذشته اولاً بلندمدت بودن آن و ثانیاً بسته شدن آن در عالیترین سطح میان کشورها است و جایگاه ایران در مسیر ترانزیت انرژی را ارتقا خواهد داد.
3- مزیت دیگر این قرارداد، رفع مشکل کسری گاز و افت فشار در استانهای شمالی ایران از طریق حق انتقال است که در سالهای گذشته موجب قطعی گاز زودهنگام صنایع و ایجاد مشکل در مصارف خانگی شده است. این قرارداد به تأمین سوخت زمستانی استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، گلستان و سمنان کمک میکند. در همین رابطه مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران اظهار کرد: «این قرارداد علاوه بر اهمیت اقتصادی، بر پایداری شبکۀ گازی در شمال و شمال شرق ایران کمک میکند.» به بیان دیگر ایران بدون پرداخت هزینه، بخش قابل توجهی از نیاز گازی 5 استان خود را فراهم میآورد.
استفاده از سیاست منطقهگرایی در مذاکرات هستهای
پر واضح است با افزایش سطح تعاملات ایران با محیط همسایگی خود، ضمن افزایش درآمدهای ارزی کشور، جایگاه ایران در محیط بین الملل نیز ارتقا مییابد. این اتفاق باعث کمرنگ شدن فشار تحریم های آمریکا خواهد شد. بنابراین دست مذاکرهکنندگان ایرانی برای کسب امتیازات بیشتر، بازتر میشود. عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، بهبود روابط ایران با دو کشور تاجیکستان و ترکمنستان، انعقاد قرارداد سوآپ گازی بین 3کشور و نمونههای اینچنینی بر این گزاره تأکید میکند که بهبود روابط با دیگر کشورها لزوماً در گرو رفع تحریمها نیست و میتوان با پررنگ کردن دیپلماسی – بهخصوص دیپلماسی اقتصادی - به بهبود روابط کمک کرد و جایگاه از دست رفتۀ ایران در روابط منطقهای را دوباره برگرداند.
گزارش از محمدحسین معصومزاده - کارشناسی ارشد مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
وزارت اقتصاد نباید بخوابد